عشق بزرگترین و مهمترین داستانی است که بشر از آغاز خلقت تا به امروز آن را شنیده، تعریف کرده و خود نیز نقش آن را بازی کرده است. داستانها مانند تارهای ابریشمی نامرئی در زندگی انسانهای تنیده شدهاند و تمام اجزای از هم گسیخته آن را به یکدیگر متصل میکنند. همین داستانها هستند که ملتی را شکوه و قدرت میبخشند و ملتی دیگر را به اعماق تاریکی و پلیدی تاریخ پرتاب میکنند. هر شخص و خانوادهای هم برای خود قصهای دارد و اگر نخواهیم جای دوری برویم از صبح علیالطلوع تا پاسی از شب همهی ما یا قصهای را تعریف میکنیم و یا به آن گوش میدهیم؛ همه ما این آرزو را داریم که داستانی آرامش روح ما را محیا کند.
شاید بزرگترین داستانی که از ابتدای تاریخ تا کنون روایت شده است، قصه عشق باشد. در تمام اسطورهها و داستانهای ادیان نیز رد عشق دیده میشود و این مهمترین نوع ارتباط آدمی از توجه خاصی برخوردار است. ما در این مقاله برای شما از خواستگاه عشق میگوییم و در ادامه با داستان عشق که نتایج تحقیقات روانشناس مشهوری به نام رابرت استرنبرگ است، عمق بیشتری به آن میبخشیم؛ همراه بیاتوعروسی “راهنمای معرفی باغ و تالار عروسی“، در این مقاله باشید تا در اولین بخش رازهای بسیاری را برای شما آشکار کنیم.
هر وقت فردی به آتش عشق شخصی مبتلا میشود و در تب دوری از محبوب و معشوق خود میسوزد، ممکن است که خود را ناله و نفرین که کند که این بلا از کجا بر سرش نازل شده است و از زمین و آسمان و تقدیر شکایت کند؛ همین جا است که سؤال عشق چیست بیان میشود. اگر شما هم دچار بحران عشق شدهاید و گاهی عذاب و گاهی لذت آن را میچشید، باید بدانید که تنها نیستید و میلیونها میلیون انسان از آغاز تاریخ تا همین امروز و شاید تا آینده بسیار دور با آن درگیر بودهاند خواهند شد.
در نگاه حکمای اسلام عشق جز معنی عرفانی آن وجود خارجی نداشته است. ابن سینا و ابوبکر محمد زکریای رازی و بسیاری از فیلسوفان و طبیبان عالم قدیم در جواب عشق یعنی چی شانه بالا میانداختند و برای بیمار خود داروهای عجیب و غریب تجویز میکردند. آنها عشق و تب و تاب انسانی برای انسان دیگر را غیرطبیعی و نوعی بیماری میدانستند و ترجیح میدانند که برای آن زیاد مته به خشخاش نگذارند و وقت خود را تلف بررسی آن نکنند. بار بررسی معنی و مفهوم عشق در آن زمانه بر دوش شاعران و داستان سرایان افتاده بود و آنها هم تا جایی که توان داشتند در قالب غزل و مثنوی از خجالت عشق و تمام عاشق و معشوقهای جهان درآمدند.
با گذشت زمان و پدید آمدن علوم روز دنیا در پاسخ به سؤال عشق چیست ، جوابهای قانعکنندهتری دیده میشود که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
حالا که عشق مانند یک طلبکاری سمج گلوی شما را سفت چسبیده است و از آن راه فراری ندارید، حتماً در به در به دنبال پاسخ سؤال عشق یعنی چی میگردید. فیزیولوژیستها برای سؤال شما پاسخی منطقی دارند ولی با شرمندگی باید بگوییم که آنها هم دیدگاه مثبت به آن ندارند. اگر بخواهیم روراست باشیم و آب پاکی را روی دستتان بریزیم باید بگوییم که در نظر دانشمندان علوم طبیعی همه آه و نالههای شما برای دوری از معشوق و درد عاشق بودن هیچ است. عشق در نظر آنها تنها فریب طبیعت برای بقای نسل انسان و زاد و ولد است و هیچ مفهوم دیگری ندارد. حقیقتاً این دانشمندان دست کمی از دانشمندان علوم اسلامی ندارند و در مورد عشق قضاوتی شرم آور دارند. آنها فکر میکنند که ژنها پس از تصرف بدن انسان سرابی به نام عشق را به وجود آورند تا زن و مرد در دام هم بیفتند و ازدواج کنند؛ حاصل این ازدواج هم که با عشق آتشین آغاز شده، چیزی جز بچههای قد و نیم قد و عاشق های آینده نیست. عشق از دیدگاه علوم طبیعی راه حلی برای آزاد شدن هورمونها است و مراحل زیر را در ادامه دارد:
همانطور که در بالا شما را با این حقیقت تلخ درباره عشق آشنا کردیم، باید بگوییم که مرحله اول عشق از دیدگاه این دانشمندان چیزی به جز ترشح هورمونهای استروژن، پروژسترون و تستسترون در زنان و مردان نیست؛ چیزی که شهوت را شکل میدهد. شاید با خودتان بگویید که این همه درد و عذاب و اشکهای نیمه شب و زاغ سیاه طرف مقابل را چوب زدن و آهنگهای عاشقانه گوش دادن و اسم روی تنه درخت تراشیدن و تمایل به خلق اثر هنری و روزه و زوزه و انواع مختلف خالکوبیهای اسم یار و غیره و ذلک فقط به خاطر چند سی سی هورمون بیخاصیت؟ راستش را بخواهید حق دارید و تمام شاعران، نویسندهها و فیلمسازان دنیا هم با شما همعقیده هستند. حتماً شما هم در کتابها و مقالههای مختلف و حتی ترانههای پاپ جوابهای متفاوتی در برابر کلمات عشق یعنی دیده بودهاید؛ اما باید با این دیدگاه دانشمندان نیز که زیاد هم بویی از عشق نبردهاند و اکثر وقت خود را در آزمایشگاههای در بسته هدر دادهاند نیز کنار بیایید.
در این مرحله با افزایش سطح آدرنالین و کورتیزول در خون فرد احساس میکند که عاشق طرف مقابل خود شده است و هیچ راهی به جز ازدواج کردن با او ندارد. جالب است که بدانید این هورمونها در زمان اضطراب و وحشت نیز در خون انسان ترشح میشوند و تحقیقات این دانشمندان نشان میدهد که در حالت نگرانی و اضطراب افراد پیوندهای عاطفی بیشتری برقرار میکنند.
دانشمندان علوم طبیعی تمام مراحل عشق را با ترشح هورمونها تفسیر میکنند و در این مرحله نیز با ترشح هورمون اکسی توسین در خون فرد خواستار وفاداری و رابطه طولانی مدت با طرف مقابل خود خواهد بود. تا زمانی که این هورمون در خون ترشح میشود، عشق نیز مانند سلطانی قدر قدرت بر قلب عاشق و معشوق حکمرانی میکند و آنها به یکدیگر وفادار خواهند ماند؛ دانشمندان به هورمون اکسی توسین هورمون عشق نیز میگویند. جالب است بدانید که این دانشمندان برای جداسازی عاشق ها از عاشق نماها نیز به این هورمونها متوسل میشوند و اعتقاد دارند که رابطههای کمتر از 18 ماه عشق نیست و عاشقی که روزی کمتر از 4 ساعت به معشوق فکر میکند، بسیار از مرحله پرت است و به دروغ تظاهر به محبت و علاقه شدید کرده است.
برخی از متخصصان امور عشق اعتقاد دارند که هورمون اکسی توسین را تا 30 سال میتوان در سطح استاندارد عشق نگه داشت و لازمه آن خلاقیتهای زوجین است تا تازگی رابطه خود و هیجانات آن را حفظ کنند. در غیر این صورت آنها خیلی زود پی خواهند برد که به دام هورمونها افتادهاند و حالا باید برای بقای نژاد انسان بچههای حاصله از عشق خود را بزرگ و تربیت کنند.
اگر شما عاشق هستید و کسی در دنیا هست که قلب شما برای او میتپد؛ خوشا به حالتان. روز ولینتاین به عنوان مناسبتی بین المللی و سپندارمذگان به عنوان شکل داخلی آن جشنهای هستند برای بزرگداشت عشق و دوست داشتن.
استرنبرگ روانشناس و پژوهشگری است که تمام تحقیقات خود را معطوف شناخت قدرت عشق کرده است. نتیجه تحقیقات او به نظریه و کتابی به نام مثلث عشق ختم شد که بسیار مورد توجه جامعه روانشناسی جهانی قرار گرفت. پس از آن بود که او بار دیگر تحقیقات خود را در مورد عشق آغاز کرد، زیرا فکر میکرد که هنوز هیچ چیز در مورد آن نمیداند. استرنبرگ فکر میکرد که او هنوز نمیداند که چرا آدمها عاشق افراد شبیه به هم میشوند و پس از خراب شدن یک رابطه دوباره به یک انسان با همان ویژگیها میروند، چرا روابط عاطفی رو به نابودی و محو شدن پیش میروند و راز رابطه طولانی مدت چیست. نتیجه تحقیقات او ارائه نظریه داستان عشق و نوشتن کتاب عشق یک داستان است شد و تمام جهان را تحت تأثیر قرار داد.
عشق برای بسیاری راه حلی برای غلبه بر جهانی سرشار از مشکلات و سختیهاست، توانایی تبدیل شدن به زوج به عنوان کارآمدترین ترکیب هستی. استرنبرگ نیز در کتاب خود به این مسئله پرداخت و علت محبت و علاقه را به طور بسیار جدی بررسی کرد تا دلایل دل باختن انسانها به یکدیگر و از بین رفتن احساسات آنها را بررسی کند. اگر میخواهید بدانید چرا عاشق می شویم ادامه این مقاله را از دست ندهید.
استرنبرگ اعتقاد داشت که عشق از ترکیب سه بخش صمیمیت، شور و شهوت و وفاداری تشکیل شده است؛ در ادامه این سه ویژگی را بررسی میکنیم.
صمیمیت یکی از لذت بخشترین احساسات دنیا است که ما با افرادی که برای ما در مقام رفاقت دارند، تجربه میکنیم. در احساس صمیمیت شما به راحتی میتوانید احساسات خود را با دیگری در میان بگذارید، با او خوش بگذرانید، از یکدیگر حمایت کنید، درک درستی از هم داشته باشید، توجه و همدردی همدیگر را تجربه کنید و مسائل شخصی را با هم در میان بگذارید. برای دانستن راه های ابراز علاقه بدون کلام اینجا کلیک کنید.
این ویژگی از عشق باعث نیاز شدید و نزدیکی و روحی و جسمانی دو نفر به یکدیگر میگردد. ویژگی شور و شهوت بر جذابیتهای جسمانی و جنسی استوار است و باعث برانگیختگیهای طبیعی میگردد. آنها هر جا که بروند مدام به یکدیگر فکر میکنند و میخواهند هرچه زودتر به نزد هم باز گردند. این ویژگی انرژی بخش است و زندگی هر دو نفر را سرشار از نشاط و هیجان میکند؛ زندگی زیر چتر این ویژگی جذاب و رمانتیک رنگی تازه مییابد و مانند رودی خروشان به جریان میافتد.
وفاداری آن ویژگی عشق است که به طور خودآگاه و ناخودآگاه دو نفر را به هم مقید میکند و آنها ترجیح میدهند که با هیچ شخص ثالثی وارد رابطه نگردند. این تعهد و وفاداری باعث طولانی مدت شدن علاقه، محبت و رابطه میان دو نفر میگردد.
یکی از مسائلی استرنبرگ درباره عشق پیش روی خود میدید، علت عاشق شدن فرد به شخصیتی خاص و شخصیتهای مشابه آن بود. او پس از تحقیقات و پژوهشهای بسیار به این نتیجه رسید که چیزی به اسم حقیقت مطلق عشق وجود ندارد و هرکسی از آن داستانی در سر میپروراند. هر شخصی با داستان خود از عشق وارد رابطه میگردد و همین داستانها هستند که زندگیها را تشکیل میدهند. رابطه دو نفر حاصل برخورد دو داستان متفاوت آنها از عشق است و هر چقدر این داستانها متفاوت و یا متعارض باشند آن رابطه به نابودی نزدیکتر خواهد بود. ما در قسمت دوم این مقاله این 25 داستان عشق را برای شما آوردهایم. برای آگاهی یافتن از داستانهایی که زندگی عاطفی شما را تشکیل میدهند، دنبال کردن مجله بیاتوعروسی را از دست ندهید؛ با مطالعه بخش دوم این مقاله داستان علاقه خود را کشف خواهید کرد و میتوانید آگاهانه وارد زندگی مشترک شوید.
هرکسی که شناخت اندکی از عشق داشته باشد، میداند که بسیاری از رابطههای عاطفی عموماً به سوی بدتر شدن پیش میروند و عشق های طوفانی نیز خیلی زود به نسیم سر و بیجان تبدیل میشوند. عوامل مختلفی که با داستان عشق نیز درگیری دارند، در این اتفاق مؤثر هستند؛ اما در ادامه دو دلیل مهم و شناخته شده آن را برای شما آوردهایم:
دردها و خاطرات ناخوشایند بر ذهن انسان تأثیر عمیقتری بر جای میگذارند. اطلاعات و تجربیات منفی نیز بر ذهن ما تأثیر بیشتری از تجربیات مثبت دارند و به همین دلیل اگر شخصی به ما یک بدی کند، نسبت به هزاران خوبی او تأثیر بسیار بیشتری دارد. به خاطر همین مسئله بسیاری از عشق ها به علت یک بدی رو به زوال میروند.
یکی از ویژگیهای منفی مغز انسان که میتواند عشق و بسیاری از روابط خوب اجتماعی را از بین ببرد، حق به جانب بودن است. ما اگر کار اشتباه یا خطایی را بارها هم مرتکب شویم، آن را نتیجه مورد استثناء و یا حاصل شرایط خاص میدانیم. در نقطه مقابل، اشتباهات بعضاً سهوی دیگران را نتیجه بدکرداری و بدذاتی آنها قلمداد میکنیم و از گناهشان نمیگذریم. این صفت و ویژگی اخلاقی میتواند بسیاری از روابط را نابود کند.
ما در این مقاله بیاتوعروسی اندکی در مورد داستان عشق و عشق پایدار برای شما نوشتیم، اما این تمام داستان نیست. در قسمت دوم این مقاله نیز در مورد داستانهای عشق و نقشی که عاشق و معشوق در آن ایفا میکنند برای شما خواهیم نوشت؛ مقالهای که با خواندن آن شگفتزده خواهید شد.
سایت جامع و کامل بیاتوعروسی، به عنوان اولین و بزرگترین سایت معرفی خدمات عروسی برای راهنمایی زوجها خوشبخت در اختیار شما قرار دارد. شما برای یافتن بهترین خدمات عروسی شهر و شهرستان خود میتوانید به سایت ما مراجعه کنید و پس از تماشای نمونه کارها، با مورد باب طبع خود تماس حاصل فرمایید. تحقیق و مقایسه رمز بهترین انتخابها برای ساختن شب رویایی زندگی شماست؛ این مهم در سایت ما به بهترین شکل و با دسترسی آسان فراهم شده است.